به بهانه اتفاقات اخیر در ورزش موی تای

قانون مداری و رعایت قوانین بین المللی رکن اصلی که دیده نمی شود

ظاهرا قرار نیست ورزش ایران روی آرامش به خود ببیند و قانونمداری و رعایت و احترام به قوانین بین المللی و حتی …

* فرهاد غلامعلی

ظاهرا قرار نیست ورزش ایران روی آرامش به خود ببیند و قانونمداری و رعایت و احترام به قوانین بین المللی و حتی داخلی در آن حکمفرما باشد. چه اگر چنین بود، امروز شاهد حاشیه تراشی های رنگ وارنگ برای ورزش موفق و مدال آوری چون موی تای، آن هم به دست برخی مسئولین به ظاهر دلسوز نبودیم.

متاسفانه میدان دادن به بی کارنامه ها و غیر متخصصان در ورزشهای رزمی، آن هم توسط برخی که در سوابقشان مقابله با نهادهای مردمی و غیردولتی به وفور به چشم می خورد، نتیجه اش آن می شود که عده ای بدون عبرت گرفتن از گذشته مساله دار خود، این بار درصدد برآیند تا از نمد موی تای برای خود کلاهی دست و پا کنند.

اما قدر مسلم؛ حکایت آنها مصداق آن مثل معروفی است که می گوید: ای مگس! عرصه سیمرغ، نه جولانگه توست.

نگاهی اجمالی به انتصابات انجام گرفته در انجمنی خودساخته و با مصرف صرفا داخلی، به وضوح گویای این حقیقت است که در ماجرای منشعب سازی موی تای پای منافعی در میان است که به وقتش، از این موضوع پرده برداری خواهیم کرد.

والا؛ کدام عقل سلیمی می گوید؛ رشته ای مدال آور با این میزان اعتبار و اهمیت در محافل بین المللی ورزش، باید به رده انجمن آن هم در لوای یک فدراسیون بومی تنزل پیدا کند؟!

اما آنچه مسلم است شناسنامه های موی تای و جامعه فهیم این ورزش غریبه پرست نبوده و معتقدند که این ورزش باید به دست اهل خود و آن هم در قامت فدراسیونی مستقل در کشور اداره شود که برگزاری مجمع موی تای در ماههای گذشته نیز در راستای تحقق این امر صورت گرفت. بهمن ماه سال گذشته بود که فصل نوینی از فعالیتهای موی تای در کشور رقم خورد و ساختار مدیریتی این رشته، دستخوش تحولات عمیق شد.

پس از برگزاری مجمع به عنوان رکن شاخص تصمیم گیری، اکثریت اعضاء رای به ریاست ۴ ساله جواد نصیری دادند تا فدراسیون غیر دولتی موی تای، شروع فعالیتهای خود را به شکلی غیرانتفاعی و بدون وابستگی و تحمیل ریالی بودجه به دولت جشن بگیرد اما در عوض ساختار تشکیل برخی فدراسیونهای دولتی در ورزش ایران، همچنان مبهم و غیرقابل هضم  است. مگر نه اینکه براساس قانون، شاکله و سنگ بنای هر فدراسیون، با هدف ارتقاء شاخص مدال آوری کشور در میادین معتبر ورزشی بنا نهاده می شود، پس چرا همچنان شاهد ادامه حیات فدراسیونهایی هستیم که با وجود ارتزاق از بودجه دولتی، به واسطه ماهیت شکل گیری شان، تاکنون از کمترین بازدهی برای نیل به این هدف مهم برخوردار بوده اند؟ آیا وقت آن فرا نرسیده که دستگاههای نظارتی با منحل اعلام کردن این تشکیلات بی مصرف،  بساط محافلی که در آن بیت المال، بی حساب و کتاب حیف و میل می شود را برچینند؟

البته در این بین هستند مسئولینی که معتقدند مرغ همچنان یک پا دارد و با خودرایی، دانسته یا ندانسته به این معضل دامن می زنند. حافظه تاریخی ورزش ایران هرگز فراموش نخواهد کرد که چگونه برخی افراد در زمان مسئولیتشان تمامی توان خود را صرف مقابله با تشکیلاتی مردم نهاد چون کانون تکواندوکاران، مجمع تکواندوکاران، انجمن کونگ فو‌توآ و‌… کردند. مگر غیر از این بود که این تشکیلات در راستای اصول ۲۶ و ۴۴ قانون اساسی و با دریافت مجوز رسمی از وزارت کشور تشکیل شده و فعالیت می کردند؟

این افراد عملا با رفتار و تصمیمات خلق الساعه خود ثابت کرده اند در تقابل با اصول قانون اساسی و مردم سالاری قرار دارند و ظاهرا اینبار چنین تفکرات کهنه ای، مدنیت و جایگاه مردمی ورزشی مدال آور را نشانه رفته است ولی هرگز فراموش نکنند دیگر دوران بزن در رو به پایان رسیده و هر حرکت خلاف قانون اساسی با پاسخ قاطع همراه خواهد بود.